۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

گودر

دیدم گشنمه نمیتونم اینریختی اصول نرم افزار هل بدم تو سخت ملاج گفتم تا کته هه درست شه و مرغه سرخ شه گودرینگ! آدمه دیگه سَرِ هیچکسو نتونه سِر خودشو که میتونه شیره بماله ، خلاصه الان کِی باشه که این دست دلش بخواد بره دور اشاره اون یکی بکشش بالا سر و به راست خم بشه هیچی و به چپ خم شه ظرف خالی غذا رو ببینه، خوبه؟ ینی غذا حاضر شده، زیرشو خاموش کردم، کشیدم، خوردم! تمام شده و همچنان همتم مستدام؟ اصلا سَرِ خودم بود دلم خواست!

هیچ نظری موجود نیست: