رد پا...
میترسم در خواب خاطراتم را بدزدند یا بیدار شوم نام ترا بخاطر نیاورم
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه
شانس یعنی
در یک جمع 20 نفری موقع مافیا، تو دکتر بشیو دوست دخترت خدا،
هی هر شب وقتی همه خوابن ،
خودتو خوب کنی و بری برا صبح فردا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر