۱۳۸۹ آبان ۱۴, جمعه


اومد تو اتاق یه تابی خورد* وایساد نیگام کرد، بعد چراغا رو روشن کرد، نیگام کرد، فرصت نشد جمع شم پشت اسکرین، رفت.






*یه دوری زد(؟) ، یه گشتی زد(؟)

۱ نظر:

انا گفت...

با سلام وبلاگ قشنگی دارید به منم سر بزنید خوشحال میشم منتظر نظرات زیباتون در بهتر شدن وبلاگم هستم اگر هم موافقید لینکتون کنم موافقید؟