رد پا...
میترسم در خواب خاطراتم را بدزدند یا بیدار شوم نام ترا بخاطر نیاورم
۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه
خب دیگه از یه جایی به بعد دیگه بسّسه!! آدم باس خودشو جمع کنه بخنده ، فقط این لنتی عکسم آپ میکرد بد نبود.
میرم یه عدسی خوشمزه درست کنم، با گوش چرخیو آب مرغو اینا،
تمام این کاغذ ماغذا رو جمع میکنم
بذا ببینم... خیلی وختم هس نرقصیدم،
تق! سو کام آن!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر