۱۳۸۸ فروردین ۲۸, جمعه

پشه ای بود که نیشمان زد
نیشمان زد
نیشمان زد
...
کشتیمو
دنیا را به خون خود آغشتیم.

۲ نظر:

تاکسی گفت...

:)، آره راس می‌گی، به خون خودت آغشتی.
قبلیو 4 بار خوندم، هنوزم مطمئن نیستم درست فهمیده باشم منظورتوD:

دلی گفت...

اینجا بای دیفالت دفتر خاطراته ولی فعلا داریم براش کدی میزنیم که بعضی جاها بدون اینکه خیلی دست اینجانب باشه امنیتش میره بالا-برا همون قبلی منظورمه;)