۱۳۹۱ شهریور ۵, یکشنبه

1.دورود خودم بر بلاگ خودم

2.یکشنبه ها
دختری که روزهای جمعه ،
مرغ مینا میشد،
اسب میشود.
اسبها هم گریه میکنند
و حرف میزنند
با صدای گنگی
مانند مرغ مینا

3.
 من و احساساتم به قهقهرا میرویم.
مکان ترمیم استانبول بود که بنا بر مواردی ممکن است (با احتمال نسبتا زیاد) کنسل شود. و به این ترتیب ما آقای بیگ را در استانبول نمیبینم و فرصت "ببینیم چه میشود" میروز که گور بگور شود.

4. خورده موتیوشنی که یاس از آن یکی قاره جور کرده بود به گا رفت.

5.بله! من تلخ و سیاهم. امروز یک من عسل هم نتوانست رنگم را عوض کند.

6.شاید..

۱۳۹۱ مرداد ۲۰, جمعه

معدلشو که بگیریم جامعممون یک عدد علی کوچولو ه که نه قهرمانه نه خیلی ترسو.