۱۳۸۸ خرداد ۴, دوشنبه

کور

اتفاق به خیلی صورتهای مختلف میتواند بیفتد. مثلا می­تواند اینطوری باشد که آلارم کلاک را بگذاری برای سه ساعت دیگر. پس از دو ساعت بالاخره افکار معوقه اجازه میدهند، او هم بالاخره موفق می­شود بین ناخن و گوشت شست پای چپت را هدف گرفته، نیش بزند، بعد تو میمانیو چشمای تازه بسته شده، همانطور چشم بسته که خودت را چهاردستوپا روی زمین بیندازیو یک خرمن موی بی صاحاب روی صورتو گردن و شانه ول معطل باشند و گرمت هم باشد وکورکورانه پیف پاف را پیدا کرده باشی یکبار هم از دستت بنگ به زمین افتاده باشد، وقتی درش را برداشتی، تا جایی که میتوانی دکمه­هه را فشارش می­دهی.
فقط مواظب باش که سرش به کدام طرف است،اتفاق خودش نمی­افتد،
که صورتت را بشویی که چشمانت را باز کنیو بشینی تکمیل کد و هی عقلت کار نکند، گفتم که اصلا خودش نمی­افتد!

۲ نظر:

مامان ديبا و پرند گفت...

سلام دوستم
اين مهمون ناخونده ديگه اخرشه .

دلی گفت...

ینی پاشید به صورتمااااا! بعد تازه شد اولش