۱۳۹۰ فروردین ۲۲, دوشنبه

اول فامیل یارو رو زدم تو گوگل ترنسلیت گوش دادم ببینم چیجوری تلفظ میشه، بعد انگشتامو شکوندم بعد به نوشته های رو کاغذ نیگا کردم، بعد خودم یه چیز دیگه گفتم ، بعد تمرین که تموم شد دوباره اومدم تق انگشتامو دربیارم نون نخورده بودم صدا نداد। بعد شماره رو گرفتم بعد نبودش خانومه، بعد حساب کردم دیدم ساعت ناهار نمازشونه، بعد گشنم شد حالا خوابم میاد ، ینی خوابم زودتر میاد یا اون خانومه بگم تکلیف این نامه ما رو مشخص کن بدیم سفارتتون। الانم دارم فکر میکنم باید خانوم محترمی باشه که من یا انگلیسیا فامیشو میخونن هورنی.

۲ نظر:

مامان دیبا و پرند گفت...

سلام دوستم
یعنی دوستمون الان داره میره خارج؟ بعنی من به همه همکارهام بگم که یه دوستم داره میره خارج؟ وای که من چقدر مهم میشم.
امیدوارم به راحتی ویزا بگیری و به سلامتی راهی سفر بشی.

mimoe گفت...

خیلی باحالی....