۱۳۹۰ بهمن ۲۱, جمعه

کلمبیایی میگه تو کشورتون امروز گوگل تموم شد. به مامان بابا فکر میکنم که زندگیشونو گذاشتن منو فرستادن اینجا، به بابا فک میکنم که بیشتر از مامان برام مایه گذاشت که "میخواست" برم میخواست که نمونم مامان میگف درس بخون بابا تمام حسابشو خالی میکرد میگف دنیارم بگرد. دیشب خواب بد دیدم. منو فرستادن اینجا الان چجوری واسه مامان توضیح بدم جی میلشو چجوری چک کنه؟ اوو وو هست ولی سرعتش داغونه هی قطع میشه مامان پنجاه بار فریاد میزنه صدام میاد.. من با خیال راحت بغض میکنم، برای بار پنجاهم میگم آره مامان آره..

هیچ نظری موجود نیست: