رد پا...
میترسم در خواب خاطراتم را بدزدند یا بیدار شوم نام ترا بخاطر نیاورم
۱۳۸۷ آذر ۲۸, پنجشنبه
من ندیدمش
که صنوبریه ..
سمت چپه یا نه...
از هرجا پیداش میشد
بخشیدم
فکر میکردم عادلانس
مطمئن بودم...
حالا که کوچیک شده
تنها
دیگه نمیدونم چکا کنم
باقی رو گریستم
چه محتاج...
تهی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر