۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۴, دوشنبه

دلی کرم داری

فلشو میده ومیره،وسط حرف میمونم که چکار کرده بودم
چه کار...
همممممم...
(انفجار)

۲ نظر:

مسعوده گفت...

تو خیلی قشنگ می‌نویسیا. خودمونیم. فک کنم یه عالمه‌شو همین جوری خوندم. همین جوری بنویس دختره هی هی هی :*

دلی گفت...

ای خواهر!!:دی و چشمک و یه سوت برا دارودسته...