۱۳۹۰ بهمن ۱۴, جمعه

از این دخترهایی که گله ای پا میشن میرن از وسط کتابخونه برا خودشون یه چیزی بیارن گله ای بر میگردن بدم میاد. از گله ی دخترا بدم میاد. تجربه شو داشتم بسه .. از صدای خنده ی زورکی دختر عرب روسری بسر در انتهای شب پشت آخرین پارتیشن و پسر ریغو، از دختر عربی که پشت آخرین پارتیشن روسریشو بر میداره تا بشون ملحق شه.. از دخترایی که دودوتا چارتا ، بعد سه سه تا نه تا بعد تا آخر جدول ضرب که رفتن مشتق دومو نمودارو مقایسه با انتگرال تابع فلان و سپس بررسی داده ها باسری فوریه  و .. میکنن تا ببینن با "پسر" جماعت دوست بشن، از دخترایی که حتی یه دودوتا چارتا هم نمیکنن و با هر کی سر راهشون یا دوتا حتی میخوابن، از خودم که دارم به این چیزا فک میکنم، خسته شدم.

۱ نظر:

مامان دیبا و پرند گفت...

سلام دوستم
به نظرم بیشر این جهان سومیها هستند که این حرکات رو دارند.
گفتی سرمای -6 رو چه جوری باید تحمل کرد؟؟؟:::))))